آیین برادری (قسمت هشتم)- عیبجویی نکنید
عیبجویی نکنید
وَلاتَلمِزوا أنفُسَکُم[i]
سلام. در سلسله مقالات آیین برادری، نحوه رابطه مومنان با یکدیگر و حقوق مومنان را نسبت به هم بیان کردیم. سپس به بررسی آسیبها و آفتهایی که میتواند رابطه برادرانه مومنان را تخریب کند، طبق آیه شریفه 11 سوره حجرات، پرداخته و در این نوشتار، به بررسی دومین آسیب و آفت این ارتباط یعنی “عیبجویی از دیگران” میپردازیم.
گاه مومنان با تفکر غلط و به بهانههای مختلف، به دنبال عیبجویی و عیب یابی سایر مومنین هستند. متاسفانه گاه برای توجیه این رفتار اشتباه، ادعای دینداری نیز میکنیم و با ظاهری حق به جانب و به بهانه رفع عیب دیگران، به دنبال یافتن عیبی در دیگران هستیم. در حالیکه همانطور که قبلا هم ذکر گردید، اگر هدف اصلاح دیگران باشد، باید تذکر ما در خلوت و فقط به خود فرد باشد.
لغت “تلمزوا” از ریشه “لمز” به معنای “شکستن” میباشد. در واقع لامز کسی است که با عیبجویی آبروی دیگری را از بین برد و شخصیت او را میشکند. واژه دیگری که برای عیبجویی و توهین در قرآن استفاده شده است، واژه “همزه” میباشد که آن نیز به معنای شکستن میباشد. تفاوت این دو لغت در این است که لمز، عیبجویی و توهین گفتاری وحضوری است و اما همزه، عیبجویی رفتاری و غیابی است. این همان معنا است که در سوره مبارکه همزه خداوند متعال میفرماید: “وَیْلٌ لِّکُلِّ هُمَزَةٍ لُّمَزَةٍ؛ وای بر هر عیبجوی مسخره کنندهای.” [ii]
نکته جالب در عبارت این آیه، کاربرد واژه انفسکم میباشد. خداوند میفرماید “نفسهای خود را مسخره نکنید.” کاملا واضح است که ما هیچگاه خود را مسخره نمیکنیم و در این آیه خداوند ما را از تمسخر دیگران برحذر میدارد. پس چرا خداوند متعال میفرماید خودتان را مسخره نکنید؟
دلیل استفاده از این واژه، تفکر بسیار زیبای اسلامی است که طبق آن، کل مسلمین و جامعه یک پیکر واحد محسوب میشوند و هر لطمه و صدمه به هر نقطه از این پیکر واحد، کل جامعه را با مشکل مواجه میکند. یعنی هنگامی که ما با عیبجویی و بیان عیوب دیگران در جامعه، شخصیت یکی از مومنین را تضعیف میکنیم، در واقع بخشی از جامعه اسلامی را حذف نموده و اتحاد و قدرت جامعه اسلامی را از بین بردهایم./ آیین برادری (قسمت هشتم)- عیبجویی نکنید
اگر مسلمین جهان، این تفکر اسلامی را در خود نهادینه میکردند، اختلافات جامعه اسلامی تبدیل به وحدت و دوستی میگردید و دیگر دشمنان جرأت تجاوز به جان و مال و ناموس مسلمانان را نداشتند. کافی است برادر دینی خود را جزئی از پیکر بدن واحدمان بدانیم که تمسخر و عیبجویی و … موجب تضعیف خودمان خواهد شد.
اگر بخواهیم این گناه را ریشهیابی کنیم، بدون تردید باز هم به آسیب بزرگ نفسمان یعنی تکبر خواهیم رسید. در واقع این تکبر است که مانع میشود ما عیوب خود را ببینیم. در واقع دلیل عیبجویی از دیگران، بینقص و عیب دانستن خود است که از تکبر درونی ناشی میگردد. اگر کسی به ضعف خود آگاه باشد، هیچگاه ضعف دیگران را مسخره نخواهد کرد. در واقع ما با مسخره کردن دیگران، عیبهای خود را کوچک نشان داده و خود را تبرئه میکنیم.
پیامبر رحمت، محمد مصطفی (ص) میفرمایند: “طوبی لِمَن شغَله عَیبه عَن عیوبِ النّاس؛ خوشا به حال کسی که عیوب خود، او را از پرداختن به عیوب دیگران بازمیدارد.”[iii]
انسان مومن تمامی اهتمام خود را بر شناخت عیوب خویش معطوف میدارد و در این صورت، دیگر فرصتی برای توجه به عیوب دیگران نخواهد داشت. در نگاه اسلامی، ما همواره به خودشناسی دعوت شدهایم و همیشه خودسازی، مقدمه ساختن اجتماع است.
راهکار اسلام:
برای داشتن جامعهای سالم و قدرتمند باید تک تک اعضا به دنبال شناخت عیوب خود بوده و برای رفع آنها، برنامهریزی نمایند. خداوند همچنین انسان را نسبت به جامعه مسئول میداند و راهکاری بسیار متعالی را برای اصلاح دیگران در نظر گرفته است: “امر به معروف و نهی از منکر”. برای تبیین این دو واجب بسیار مهم، نیاز به مجالی جداگانه است اما در این مقام لازم به تذکر است که اولین گام در امر به معروف، شناخت معروف است. یعنی برای اصلاح دیگران، باز هم در ابتدا باید خود قدم برداشته و خوب و بد را به درستی شناخته و مطمئن باشیم عمل فرد، صحیح نمیباشد. سپس او را با نوع رفتار خود متوجه اشتباهش کرده و در واقع تذکر غیرمستقیم بدهیم. اگر در این مرحله، موفقیتی حاصل نشد، اجازه خواهیم داشت سراغ مرحله بعد رفته و تذکر کلامی به خطاکار بدهیم. که البته رعایت ادب و بیان محترمانه در این مرحله بسیار اهمیت دارد. در واقع نباید فراموش کنیم هدف ما اصلاح دیگران است و نه تخریب آنها./ آیین برادری (قسمت هشتم)- عیبجویی نکنید
حرف آخر:
در صورت کشتن غرور و تکبر در خود و توجه به ضعفهای شخصیتی خود و در صورت داشتن هدف اصلاحگری، میتوان بر گناه بزرگ عیبجویی غلبه کرد.
در پایان این بخش، از تمامی خوانندگان بزرگوار خواهشمندم کمی در دستورات اسلامی تامل کنیم و ببینیم اگر واقعا افراد جامعه اسلامی، به دستورات اسلام طبق روش اسلام نه با سلیقه خود، عمل میکردند، آیا این همه اختلاف در جامعه اسلامی وجود داشت؟ آیا با رعایت این نکات، نمیتوانیم جامعهای زیبا، آرام و مستحکم بسازیم؟ فقط کافی است اسلام را همانگونه که خداوند متعال امر فرموده و پیامبر و ائمه اطهار علیهم السلام، تبیین فرمودهاند عمل کنیم.
به امید روزی که همه ما عامل به تمامی دستورات الهی باشیم. ان شاء الله
پینوشتها:
[i] سوره حجرات، آیه 11
[ii] سوره همزه، آیه 1
[iii] نهج الفصاحه (کلمات قصار پیامبر)، صفحه 559، ح 1913
آیین برادری (قسمت هشتم)- عیبجویی نکنید
دیدگاهتان را بنویسید