پرسشنامه اضطراب امتحان
پرسشنامه اضطراب امتحان
اضطراب امتحان یک بیماری رایج در دانشآموزان است که ممکن است منجر به آسیب زدگی شود. بر اساس DSM-IV میتوان اضطراب امتحان را به عنوان اضطراب اجتماعی و یا فوبی خاص در نظر گرفت.
به طور کلي اضطراب، توان بالفعل دانشجويان را يا به حـداقل مـيرسـاند و يـا گـاهي کـاملاً از بـين مـيبـرد، در آنـان بـاور شکستپذيري ايجاد کرده و آنان را به انتقاد از خود واميدارد، و منجر میشود قـدرت تمرکـز خـود را از دست بدهند. به همین دلیل افراد مبتلا به اضطراب امتحان اغلب نميتوانند به درستي از دستورالعملهاي آزمون تبعيت کنند، و اطلاعات واضح و آشکار را يا ناديده مـيگيرنـد و يـا اشتباه ميفهمند. (رضایی، 1384) به همین دلیل است که اضطراب امتحان میتواند به شدت بر روی نتیجهگیری دانشآموزان تاثیرگذار باشد./ پرسشنامه اضطراب امتحان
درمان اضطراب امتحان با روش شناختی رفتاری CBT
یکی از اهداف اصلی درمان شناختی رفتاری، شناسایی و تغییر خطاهای شناختی است؛ افکاری که میتوانند مشکلات عاطفی، افسردگی و اضطراب را تشدید کنند. این افکار منفی، خود به خود پیش میروند، به عنوان حقیقت پذیرفته میشوند، و روی حالت فرد، تاثیر منفی میگذارند.
بیماران از طریق فرآیند درمان شناختی رفتاری CBT، این افکار را بررسی میکنند و ترغیب میشوند تا به واقعیتی بنگرند که این افکار را پشتیبانی یا رد میکند. افراد با انجام این کار، قادرند نگاه دقیقتر و واقع گرایانهتری به افکاری داشته باشند که در حس اضطراب و افسردگی آنها نقش دارند. افراد با شناخت افکار منفی و غالباً واهی که احساسات و خلق و خوی آنها را تضعیف میکنند، میتوانند در الگوهای تفکر سالم شرکت کنند./ پرسشنامه اضطراب امتحان
فهرست خطاهای شناختی
طبقهبندی افکار خودکار تحریف شده شامل 17 نوع خطای شناختی میباشد که به توضیح آنها میپردازیم. (لیهی، هالند و مک گین، 2012)
-
ذهن خوانی
بدون داشتن مدرک کافی در مورد فکر دیگران، فرض میکنید میدانید دیگران در موردتان چگونه فکر میکنند. «او فکر میکند من یک بازندهام».
-
پيشگويی کردن
پیشبینی میکنید آینده تاریک و منفی است، کارها خوب پیش نمیرود یا خطری در پیش است. «من در امتحان مردود میشوم» یا «من شغلی پیدا نخواهم کرد».
-
فاجعه سازی
شما بر اين باوريد كه آنچه كه اتفاق افتاده است يا اتفاق خواهد افتاد آنچنان دردناك و غيرقابل تحمل خواهد بود كه شما نمي توانيد آن را تحمل كنيد . مثلاً: “اگر در امتحان رد شوم، وحشتناك است.”
-
برچسب زدن
یك ويژگي منفي خيلي كلي را به خود و ديگران نسبت مي دهيد. مثلاً: «من دوست داشتني نيستم» يا «او بيلياقت است». برچسب زدن شکل حاد تفکر همه یا هیچ چیز است. به جای اینکه بگویید«اشتباه کردم». به خود برچسب منفی میزنید: «من بازنده هستم». گاه هم اشخاص به خود برچسب «احمق» یا «شکست خورده» و غیره میزنند. برچسب زدن غیر منطقی است، زیرا شما با کاری که میکنید ، تفاوت دارید. انسان وجود خارجی دارد اما «بازنده» و «احمق» به این شکل وجود ندارد. این برچسب ها تجربههای بیفایدهای هستند که منجر به خشم، اضطراب ، دلسردی و کمی عزت نفس میشوند. گاه برچسب متوجه دیگران است. وقتی کسی در مخالفت با نظرات شما حرفی می زند ممکن است او را متکبر بنامید. بعد احساس می کنید مشکل به جای رفتار یا اندیشه بر سر«شخصیت» یا «جوهر و ذات» او است. در نتیجه او را به کلی بد قلمداد میکنید و در این شرایط فضای مناسبی برای ارتباط سازنده ایجاد نمیشود.
-
نادیده گرفتن جنبههای مثبت
ادعا میکنید کارهای مثبت خودتان یا دیگران ناچیز و کم اهمیتاند. «آن مورد چیزی است که همسران باید انجام دهند، بنابراین وقتی همسرم با من خوب است (آن کار را انجام میدهد) به حساب نمیآید» یا «کسب آن موفقیتها راحت و آسان بود بنابراین واجد اهمیت نیستند».
افرادی که دارای این نوع تفکر غیر منطقی هستند، توجه زیاد و با ارزشی به جنبه ها ی مثبت زندگی خود ندارند و همیشه نکات مثبت را برای خود بی اهمیت جلوه می دهند. با بی ارزش شمردن تجربه های مثبت، اصرار بر مهم نبودن آنها دارند. کارهای خوب خود را بی اهمیت می خوانند، معتقدند که هر کسی می تواند این کار را انجام دهد. بی توجهی به امر مثبت شادی زندگی را می گیرد و شما را به احساس ناشایسته بودن سوق می دهد./ پرسشنامه اضطراب امتحان
-
فيلترگذاری منفی
در این حالت تقریبا میتوان ادعا کرد فرد منحصراً بر جنبه هاي منفي متمركز ميشود و به ندرت به جنبه هاي مثبت توجه ميكند. مثلاً: “اگر نگاهي بياندازيد متوجه مي شويد چه تعداد آدم هايي هستند كه مرا دوست ندارند”.افرادی که دارای این نوع افکار هستند تحت تاثیر یک حادثه منفی همه واقعیت را تار می بینند. به جزیی از یک حادثه منفی توجه می کنند و بقیه را فراموش می کنند.عدم توانایی در دیدن بخش های مهمتر این حوادث ، عاملی است که ذهن ما را درگیر می کند. شبیه چکیدن یک قطره جوهر که بشکه آبی را کدر می کند.
-
تعميم بیش از حد
بر مبنای یک اتفاق ساده یک الگوی کلی منفی را ادراک میکنید. «این مسأله همیشه برای من اتفاق میافتد، انگار در خیلی از امور شکست میخورم».
افرادی که این نوع خطا را در افکار دارند حقایق زندگی را پررنگ تر از مقدار واقعی آن می بینند. شدت و مقدار واقعی خیلی کمتر از مقدار و شدتی است که در ذهن فرد قرار دارد. فردی که دچار این خطای شناختی است ، هر حادثه منفی و از جمله یک ناکامی شغلی را شکستی تمام عیار و تمام نشدنی تلقی می کند و آن را با کلماتی چون هرگز و همیشه توصیف می کند.
-
تفكر دو قطبی (سیاه و سفید)
اتفاقات یا افراد را بهصورت همهیا هیچ در نظر میگیرید. «هیچ کس مرا نمیپذیرد» یا «انجام آن کار کاملاً وقت تلف کردن بود».
در این نوع افکار قانون همه یا هیچ حاکم است . فرد یک رفتار، فکر، موفقیت ، پدیده یا موضوع را کلا سفید یا سیاه می بیند. هر چیز کمتر از کامل ، شکست بی چون و چراست. عدم قناعت به مقدار و یا بخشی از یک کار ، یک فعالیت و یا یک امتیاز ، آنها را از مزایای آن امر محروم می کند. به طور مثال عده ای این نوع تفکر را دارند که یا باید فلان ماشین را داشته باشند یا اصلا هیچ ماشینی را نمی خواهند. این نوع تفکر در بسیاری از قسمت های زندگی دیده می شود. در مثالی دیگر مدرس دانشگاه بیان می دارد که اگر این تعداد دانشجو بود و با این شرایط به طور مثال من این درس را خواهم داد. در مثال دیگر خانمی که رژیم لاغری گرفته بود، پس از خوردن یک قاشق بستنی گفت: برنامه لاغری من دود شد و به هوا رفت. با این طرز تلقی به قدری ناراحت شد که یک ظرف بزرگ بستنی را تا به آخر نوش جان کرد./ پرسشنامه اضطراب امتحان
-
بايدها
رويدادها برمبناي اين كه چطور بايد ميبودند تفسير ميكنيد و نه بر مبناي اين كه واقعاً چطور هستند. مثلا «بايد خوب عمل كنم، و اگر خوب عمل نكنم يعني شكست خورده ام». انتظار دارید که اوضاع آن طور باشد که شما می خواهید و انتظار دارید. همیشه این انتظار محقق نمی شود و یا با درصد کمتری محقق می شود. به طور مثال نوازنده بسیار خوبی پس از نواختن یک قطعه دشوار پیانو با خود گفت: «نباید اینهمه اشتباه می کردم». آنقدر تحت تاثیر این عبارت قرار گرفت که چند روز متوالی حال و روز بدی داشت. انواع و اقسام کلماتی که «باید» را به شکلی تداعی می کنند، همین روحیه را ایجاد می نمایند. آن دسته از عبارت های «باید» دار که بر ضد شما به کار برده می شوند، به احساس تقصیر و نومیدی منجر می گردند. اما همین باورها، اگر متوجه سایرین و یا جهان به طور کلی شود منجر به خشم و دلسردی می گردد « نباید این قدر سمج باشد».
-
شخصی سازی
به خاطر اتفاقات ناخوشايند منفي ، تقصير زيادي را به صورت غير منصفانه به خود نسبت مي دهيد و به اين موضوع توجه نمي كنيد كه ديگران باعث اتفاقات خاص مي شوند مثلاً “ازدواجم به بن بست رسيد، چون من شكست خوردم”
-
سرزنش کردن
بر اشخاص دیگر بهعنوان منبع احساسات منفیتان تمرکز میکنید و از پذیرش مسئولیت برای تغییر خود امتناع میکنید. «او بهخاطر احساسی که الآن دارم مرا سرزنش میکند» یا «والدینم، باعث همهی مشکلاتم هستند».
-
مقايسه غيرمنصفانه
وقایع را برحسب استانداردهایی که غیرواقعبینانه هستند تعبیر میکنید. برای مثال، در ابتدا بر افراد دیگری که از شما بهتر عمل میکنند متمرکز میشوید و خود را در مقایسه با آنها حقیرتر احساس میکنید. «او از من موفقتر است» یا «در امتحان دیگران بهتر از من عمل کردند».
-
تاسف خوردن
بر این عقیده تمرکز میکنید که در گذشته میتوانستید بهتر عمل کنید تا اینکه بر این متمرکز شوید که در حال حاضر میتوانید بهتر عمل کنید. «اگر سعی میکردم میتوانستم شغل بهتری داشته باشم» یا «نباید آن حرف را میگفتم».
-
چه می شود اگر؟
به پرسیدن یک سری سؤالات در مورد اینکه چه میشود اگر بعضی چیزها اتفاق بیفتند ادامه میدهید در حالی که در پاسخ دادن به هر یک از سؤالات ناکام میمانید. «بله اما اگر مضطرب شوم چه میشود؟» یا «چه میشود اگر نتوانم نفسم را حبس کنم؟».
-
استدلال هیجانی
اجازه میدهید احساساتتان شما را در تفسیر واقعیت راهنمایی کند. «احساس میکنم افسردهام پس ازدواجم صورت نمیگیرد».
-
ناتوانی در عدم تأييد
هرگونه مدرک یا بحثی را که ممکن است با افکار منفیتان در تناقض باشد، رد میکنید. برای مثال، هنگامی که فکر میکنید «دوست داشتنی نیستم» بهطور نامربوطی هر مدرکی را که نشان دهد مردم شما را دوست دارند رد میکنید و بهدنبال آن فکر شما نمیتواند رد شود. «این مشکل واقعی نیست، مشکلات عمیقتری وجود دارند. عوامل دیگری در این امر دخیلاند».
-
تمرکز بر قضاوت
خود، دیگران و وقایع را بهصورت خوب- بد یا بالاتر- پایینتر ارزیابی میکنید تا بهصورت توصیفی، تأکیدی یا درکی. بهطور مستمر خود و دیگران را بر اساس استانداردهای اختیاری ارزیابی میکنید و در مییابید که خودتان و دیگران در مقایسه با این استانداردها پایینتر هستید. شما بر قضاوت در مورد خود و دیگران متمرکز میشوید. «من در دانشکده خوب عمل نکردم» یا «اگر به بازی تنیس ادامه ندهم، خوب عمل نخواهم کرد» یا «ببین او چقدر موفق است، من موفق نیستم».
پرسشنامه اضطراب امتحان فریدمن
ردیف | عبارات | کاملا مخالفم | مخالفم | موافقم | کاملا موافقم |
1 | اگر در امتحانی رد شوم، می ترسم که دوستانم مرا کندذهن بنامند. | 3 | 2 | 1 | 0 |
2 | اگر در امتحانی رد شوم، می ترسم که دیگران مرا بی ارزش بدانند. | 3 | 2 | 1 | 0 |
3 | اگر در امتحانی رد شوم، می ترسم که استادانم مرا تحقیر کنند. | 3 | 2 | 1 | 0 |
4 | اگر در امتحانی رد شوم، می ترسم که استادانم گمان کنند من کندذهن هستند. | 3 | 2 | 1 | 0 |
5 | اگر امتحانی را بد بدهم، خیلی نگران می شوم که استادم در مورد من چه فکری می کند یا چه کاری انجام می دهد. | 3 | 2 | 1 | 0 |
6 | خیلی نگرانم که دوستانم نمرات بالایی در امتحان بیاورند و فقط من نمره پایین بگیرم. | 3 | 2 | 1 | 0 |
7 | خیلی نگرانم که شکست در امتحانات باعث بشود که از نظر اجتماعی خجالت زده شوم. | 3 | 2 | 1 | 0 |
8 | خیلی نگرانم، چون والدینم مایل نیستند در امتحانی شکست بخورم. | 3 | 2 | 1 | 0 |
9 | در زمان امتحان افکار روشن است و من به طور مرتب تمام سوال ها را پاسخ می دهم. | 0 | 1 | 2 | 3 |
10 | در زمان امتحان احساس می کنم حالت خوبی دارم و کاملا مرتب هستم. | 0 | 1 | 2 | 3 |
11 | احساس برای اینکه در امتحاناتم موفق باشم شانس خوبی دارم. | 0 | 1 | 2 | 3 |
12 | معمولا در امتحانات عملکرد خوبی دارم. | 0 | 1 | 2 | 3 |
13 | احساس می کنم نمی توانم به موقع در امتحانات قرار بگیرم. | 0 | 1 | 2 | 3 |
14 | در امتحان احساس می کنم مغزم خالی شده است، و تمام چیزهایی را که یاد گرفتهام فراموش کرده ام. | 3 | 2 | 1 | 0 |
15 | در زمان امتحان برایم مشکل است چیزهایی را که در مغرم وجود دارند به روش منظم سازمان بدهم. | 3 | 2 | 1 | 0 |
16 | فکر می کنم فایده ای ندارد که سر جلسه امتحان حاضر شوم، چون بدون شک شکست می خورم. | 3 | 2 | 1 | 0 |
17 | قبل از امتحان برایم روشن است که حتما امتحانم را بد می دهم، حتی اگر برای آن خوب آماده شده باشم. | 3 | 2 | 1 | 0 |
18 | قبل از امتحان بسیار عصبی هستم، حتی اگر برای آن به خوبی آمادگی داشته باشم. | 3 | 2 | 1 | 0 |
19 | هنگامی که یر جلسه امتحان مهمی نشسته ام، احساس می کنم قلبم شدیدا می زند. | 3 | 2 | 1 | 0 |
20 | در زمان امتحان تمام بدنم سفت می شود. | 3 | 2 | 1 | 0 |
21 | من شدیدا از امتحان می ترسم. | 3 | 2 | 1 | 0 |
22 | در زمان امتحان بسیار ناآرام و پریشان، خودم را از روی صندلی حرکت می دهم. | 3 | 2 | 1 | 0 |
23 | من بدون هیچ تنش یا ناآرامی وارد جلسه امتحان می شوم. | 0 | 1 | 2 | 3 |
پرسشنامه اضطراب امتحان
دیدگاهتان را بنویسید