سبکهای یادگیری کُلب
تفاوت های فردی در یادگیری از دیرباز مورد توجه متخصصان تعلیم و تربیت قرار گرفته است. اين عقيده كه تفاوتهاي افراد در يادگيري صرفا ناشي از تفاوتهاي آنها در هوش و توانايي است، تا مدتها در دنياي تعليم و تربيت پذيرفته شده بود، اما بعدها تغيير يافت. پژوهشگران نشان دادند كه دانشآموزان سبكهاي يادگيري متفاوتي نیز دارند، يعني اطلاعات را از راههای مختلف تجزیه و تحلیل کرده و یاد می گیرند. امروزه كاملاً مشخص شده است كه تفاوتهاي افراد در يادگيري فقط تا حدي به هوش و تواناييهاي آنها بستگي دارد؛ یعنی عوامل ديگري نظير ويژگيهاي شخصيتي، دشواري تكليفها و تفاوت سبكها نيز در اين امر دخيلاند. در مجموع اصطلاح سبك، به الگوي غالب فرد در انجام دادن كارها اشاره دارد. سبك يادگيري، روش ترجيحي يا معمول فرد براي يادگيري است.
سبكها مانند تواناييها تا حدود زيادي حاصل تعامل فرد با محيط و قابل توسعه و تحولاند. بنابراين، سبكها ثابت نيستند بلكه سيالاند، به اين معني كه سبكهاي متفاوت چه بسا در موقعيتهاي متفاوتي بهكار گرفته می شوند. فردي كه در يك موقعيت به سبك خاصي عمل ميكند ممكن است در موقعيتي ديگر به سبك ديگري عمل كند. پس، هر چند افراد در بيشتر اوقات سبك خاصي دارند و آن را بهكار ميگيرند، اما در چهارچوب آن سبك محبوس نميمانند و قادرند سبكهاي مختلف خود را با موقعيتها و تكاليف مختلف هماهنگ سازند.
دیوید کُلب (1974) بهمنظور فراهم ساختن درک بهتری از روشهای متفاوت افراد در یادگیری و حل مسئله، نظریهی سبکهای یادگیری خود را مطرح ساخت. وی که سبک یادگیری را روش فرد در تأکید بر برخی از تواناییهای یادگیری نسبت به دیگر تواناییهای یادگیری میداند، معتقد است آگاهی افراد از پیامدهای سبکهای یادگیری خود و دیگر روشهای یادگیری در دسترس، مزیتهایی برای آنان دارد./ سبکهای یادگیری کُلب
نظریهی یادگیری تجربی اساس نظریهی کُلب است. از آنجا که این نظریه بر نقش محوری تجربه در فرآیند یادگیری تأکید مینماید، یادگیری تجربی نامیده میشود. در این نظریه، یادگیری فرآیندی توصیف میشود که از تغییر شکل تجربه، دانش یا علم تولید میکند. از نظر کُلب، اولین وظیفهی یادگیرندگان کسب تجارب یا درک اطلاعات است، که با یکی از این دو روش انجام میگیرد: عینی یا انتزاعی. دومین وظیفهی یادگیرندگان نیز پردازش یا تبدیل اطلاعات است، که به یکی از این دو روش انجام میگیرد: مشاهدهی تأملی یا آزمایشگری فعال. بهطور کلی در نظریهی کُلب، چهار شیوهی اصلی برای یادگیری وجود دارد: تجربهی عینی، مشاهدهی تأملی، مفهومسازی انتزاعی و آزمایشگری فعال. این چهار بعد را شرح میدهیم:
سبکهای یادگیری کلب:
تجربهی عینی:
در این مرحله از چرخهی یادگیری، فرد از طریق تجارب ویژه، ارتباط با مردم و حساسیت به احساسات افراد را یاد میگیرد. در این مرحله از چرخه یادگیری فرد بیشتر بر احساسات درونی و تواناییهای خود متکی است تا بر یک رویکرد نظامدار نسبت به حل مسئله و موقعیتها. وی در این مرحله به احساسات خود اعتماد میکند و نمیتواند ذهنی باز داشته باشد و نسبت به امور و قضایا بهصورت انعطافپذیر عمل کند. تجربه عینی را میتوان معادل فعل احساسکردن یاFeeling دانست.
مشاهدهی تأملی:
این افراد با نظاره چیزها و اشیاء از جنبههای مختلف و جستوجوی مفاهیم و معنای آنها، یادمیگیرند. بیشتر اندیشهها و موقعیتها را از دیدگاههای متفاوت درک میکند. آنها به عینیت، حوصله و قضاوت دقیق متکی است، ولی الزاماً اقدامی انجام نمیدهد. همچنین، فرد برای تشکیل عقاید خود به افکار و نظریهها مراجعه میکند. مشاهده تاملی را میتوان معادل فعل تماشا کردن یا watching دانست.
مفهومسازی انتزاعی:
این بعد شامل تحلیل منطقی دیدگاهها، طراحی اصولی و منظم، و ادراک عقلانی موقعیتها میشود. بر این اساس، در این مرحله از یادگیری، فرد برای درک مسایل و موقعیتها بیشتر از منطق و تفکر استفاده میکند تا احساس. مفهومسازی انتزاعی را میتوان معادل فعل فکر کردن یا Thinking دانست.
آزمایشگری فعال:
این بعد توان فراهمآوری اسباب کار، ریسک و تأثیرگذاری در افراد و وقایع را در طول عمل شامل میشود. در این مرحله، یادگیری شکلی فعال مییابد، یعنی بهصورت تجربه کردن برای تأثیرگذاری و تغییر موقعیت درمیآید. همچنین، فرد صرفاً موقعیت را مشاهده نمیکند، بلکه علاقهای واقعی و رویآورد فعالی به مسئله دارد. آزمایشگری فعال را میتوان معادل فعل انجام دادن یا Doing دانست.
از ترکیب این شیوههای یادگیری، چهار سبک به نام های واگرا، جذب کننده، هم گرا و انطباق یابنده به وجود می آیند./ سبکهای یادگیری کُلب
سبک یادگیری واگرا
فراگیرندگانی که سبک یادگیری آنها واگرا است، میتوانند از طریق تجربه کردن و نگاه کردن دقیق یاد بگیرند. توانائی آنان نگاه کردن به موقعیتهای مختلف از زوایای گوناگون و سازماندهی بعضی از ارتباطات به عنوان یک کلیت معنی دار است.
تیپ شخصیتی این افراد درونگرا و احساسی است. افرادی که سبک یادگیری آنها واگرا است، به هنر، تاریخ، زبان و روانشناسی علاقه بیشتری دارند و در حرفه خود اغلب به کارهای هنری و خدمات اجتماعی میپردازند.
سبک یادگیری جذب کننده:
فراگیران با سبک یادگیری جذب کننده، از طریق فکر کردن و نگاه کردن عمیق، بیشتر می آموزند. این افراد اطلاعات را به خوبی سازماندهی کرده و برای درک موقعیت از مفاهیم انتزاعی استفاده میکنند. تیپ شخصیتی این افراد درونگرا و شهودی است. افرادی که سبک یادگیریشان جذب کننده است به ریاضیات، فیزیک و علوم پایه علاقه بیشتری دارند و در حرفه خود اغلب به کارهای تحقیقاتی می پردازند.
سبک یادگیری همگرا:
فراگیرندگانی که سبک یادگیری آنان همگرا است، می توانند از طریق فکرکردن روی موضوعات و انجام آن فعالیت ها به صورت عملی بیاموزند. این دسته از افراد در استفاده از عقاید و نظریات برای حل مشکلات خاص موفق هستند.
تیپ شخصیتی این افراد برونگرا و متفکر است. افرادی که سبک یادگیری شان همگراست، به مهندسی و پزشکی علاقه بیشتری دارند و در حرفه خود اغلب به کارهای فنی مهندسی و پزشکی می پردازند.
سبک یادگیری انطباق یابنده:
فراگیران با سبک یادگیری انطباق یابنده، از طریق تجربه کردن و انجام دادن میآموزند. بیشترین توانایی این گروه، کارکردن با اشیاء و کسب تجربیات جدید در حین انجام فعالیت می باشد. تیپ شخصیتی این افراد برونگرا و حسی است. افرادی که سبک یادگیری انطباق یابنده دارند، به آموزش، ارتباطات و پرستاری علاقه بیشتری دارند و در حرفه خود اغلب به کارهای فروش، بازرگانی و آموزش می پردازند./ سبکهای یادگیری کُلب
چرخه یادگیری کلب
به نظر كلب در يادگيري مطالـب همـه افـراد ايـن مراحـل را ميگذرانند و احتمالا تا تكميل فرآیند يادگيري، اين چرخه چنـدين بـار تكرار ميشود. اما نكته با اهميت اين است كه همه فراگيـران نميتوانند در همه مراحل اين چرخه آن چنان موفق باشـند كـه در ديگر قسمتها هستند. در واقع در بین هم کلاسیهای شما برخی هستند که بلافاصله بعد از توضیح معلم درس را فرا میگیرند که این افراد اغلب سبک یادگیریشان جذب کننده است. برخی دیگر از هم کلاسیهایتان هستند که مطلب را کمی دیرتر یاد می گیرند و یا اصلاً سر کلاس یاد نمیگیرند، این بدان معنی نیست این افراد هوش کمتری دارند و نمیتوانند یاد بگیرند، بلکه سبک یادگیرشان متفاوت است و ممکن است واگرا، همگرا یا انطباقیابنده باشد. تغییر شیوه تدریس از حالت سخنرانی صرف به استفاده از ابزارهای مدرن آموزشی مانند پاورپونت و فیلمهای آموزشی، استفاده از روش بحث گروهی و انجام فعالیتهای عملی در حین تدریس میتواند باعث یادگیری اکثر بچهها و افزایش انگیزه آنان شود. ذکر این نکته خالی از لطف نیست که برخی از بچهها هستند که با هیچ یک از این روشها در کلاس یاد نمیگیرند و باید خودشان در یک محیط دیگر مثل منزل درس را یاد بگیرند.
همواره به این نکته توجه داشته باشید که سبکهای یادگیری قابل تغییرند و افراد میتوانند بنابر موقعیتهای مختلف، سبک یادگیریشان را تغییر دهند. امیدوارم با شناخت از سبک یادگیری خود بار دیگر به ارزیابی نقاط ضعف و قوت خود بپردازید و همیشه به یاد داشته باشید که همه یاد میگیریم ولی با سبک های متفاوت. پس به توانمندیهای خدادادی خود ایمان داشته باشید و با توکل بر خداوند، در مسیر علماندوزی و یادگیری با پشتکار بیشتری تلاش نمایید.
در پایان پیشنهاد میکنم برای داشتن مطالعه دقیقتر و بهتر، قبل از شروع کار، در آزمون سبکهای یادگیری شرکت کنید و با انتخاب روش مناسب، به اجرای برنامه مطالعاتی بپردازید.
در مقاله بعدی، پرسشنامه سبکهای یادگیری کلب را ارائه خواهم کرد….
موفق باشید. حسین وفابخش
سبکهای یادگیری کُلب
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
پیامدهای قطع ارتباط با فرزند نوجوان
اختلاف نظر والدین در تربیت فرزندان ‼
روش پول تو جیبی دادن به فرزند نوجوان
3 گام مستقل شدن نوجوان
با نوجوانی که درگیر سیگار کشیدن است چگونه برخورد کنیم؟
چالش های نوجوانی
2 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
بسیار عالی. از کجا میشه در آزمون شرکت کرد؟ تصحیح آزمون سبک یادگیری کلب سخته.
بر روی همین سایت . بخش آزمون های روانشناسی
vafabakhsh.ir/azmoon